آراد و نیکرادآراد و نیکراد، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

همه دنیای من آراد و نیکراد

نیکراد و پدرجون

خدای اطلسی ها با تو باشد پناه بی كسی ها با توباشد تمام لحظه های خوب یك عمر به جز دلواپسی ها با تو باشد   پدر عزیزم زندگی کن و لبخند بزن به خاطر من، که با لبخند تو زنده ام . این روزا نیکراد، وابستگی عجیبی به پدر جون محمد پیدا کرده . در اصل از اول هم همینطور بود و بیشتر از هر کسی پدر جونش رو دوست داشت. و هر جایی که ایشون باشن بغل هیچ کس دیگه ای نمیره. ولی این روزا علاقه اش بیشتر شده. طوری که پدر جون دیگه جرات نمی کنه از در خونه مون تو بیاد. همیشه و در هر حالی که پیشمون باشه نیکراد بغلشه و از بغلش تکون نمیخوره . حتی طرف من که مواقع تنهایی از کنارم اون طرف نمیره هم نمیاد.   پدر جون وقتی...
28 مهر 1392
1