آراد و نیکرادآراد و نیکراد، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره

همه دنیای من آراد و نیکراد

حرفهای منطقی آراد و نیکراد

1392/12/1 14:15
نویسنده : مامان پریسا
309 بازدید
اشتراک گذاری

امروز صبح وقتی می خواستم جوراب پای بچه ها بپوشونم ، آراد جورابش و پوشید اما نیکراد برای نپوشیدن جوراب یه دلیل قانع کننده برام آورد و اونم اینکه بذار لاتم (لاکم) و ببینم . پسرم می خواست لاکی رو که چند روز پیش به پاهاش زده بود ببینه ... خوب اینم حرفیه دیگه!!!خنده

 نیکراد هر وقت می خواد بخوابه تلویزیون خاموش می کنه و رو به داداشش: آیاد حالا یخت خوابه. یعنی آراد حالا وقت خوابه

وقتی من بهش شیر داغ یا بیش از حد سرد میدم میگه: آمامان یخ دادی. یا آمامان داغ دادی.منظورش اینه که آی مامان چرا یخ دادی.

وقتی بچه ها یه چیزی ازم میخوان و من نمی فهمم چی می گن بعد دوسه مرتبه تکرار خودشون می گن: آهااااااااااااااااان فهمیدم!مژهتا من یادم بیافته ازم چی می خواستن.

 با هم سر یه وسیله دعوا می کنن. آراد می خواد حواس نیکراد و پرت کنه میگه: داداش ببین لاک من چه خوشگله!!! تا نیکراد حواسش پرت بشه و وسیله مال آراد بشه.

با هم دعواشون شده و من عصبانی... آراد میگه مامان ببخشید. متاسفم. نیکراد میگه : ببخشید اشتباه کرده. در حالی که تقصیر خودش هم بوده. اینم منعصبانی قهقهه

آراد با ماساژور منو ماساژ میده بعد دو ثانیه می گه: حالا بالش و ماساژ بدم. بعد پای خودشو ماساژمیده و میگه : دکتر گفته پامم و ماساژ بدم.

بچه ها تنها اشکالی که تو حرف زدن دارن ، قید و فعل های جمله ها و هماهنگی اون با ضمایره که خودش اونقدر حرف زدنشونو شیرین کرده که دلم می خواد همش و بنویسم. مثل پاتت به جای پام. یا پامم به جای پام.

 

 


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

رها
1 اسفند 92 18:02
آخی کوچولوهای شیرین زبون میبینی تو رو خدا آبجی بچه های این دوره زمونه چه سیاستی دارن قربونش برم که سر داداشش رو گرم میکنه تا به خواستش برسه درسته آراد خیلی بچه با سیاستیه و خیلی اینجوری سر دادشش رو گرم می کنه
عمه مستانه
5 اسفند 92 8:36
یعنی مرده نگاه نیکرادم یاد اون روز افتادم که نیکراد جاروی آراد می خواست و آراد نمی داد و میگفت آخه مال تو خوشگل تره مرسی عمه جونم
مريم مامان نيكان
5 اسفند 92 21:07
ماشالله به كوچولوهاي بانمك اين نيكراد هم چه ناقلايي شده حرفها و دليل هاي بزرگتر از خودش مياره خدااااا خيلي خنديدم از حرف زدنشون مرسی خاله جون به خاطر لطفت ...
مامان سهند و سپهر
8 اسفند 92 9:48
عزیزم با سیاست های شیرین زبون
مامان نیکراد 88
8 اردیبهشت 93 23:03
درود من هم یک نیکراد کوچولوی 5 ساله دارم . خوشحالم که هم نام بچم را پیدا کردم . پیروز باشید ممنون ما هم خوشحالیم از پیدا کردن یک دوست کوچولو