هدیه ها

گلهای زندگی ام ، در این دو سه ماه اخیر یاد گرفتید که میتونید اسباب بازی هاتون رو خراب کنید و با اجزای اونها مثل سر و دست و لاستیک و باتری هاشون بازی کنید. که البته این نشان از خلاقیت و هوش شماست. و همین کار شما ، من رو به این فکر انداخت که عکسهای اونها رو بگیرم و براتون نگه دارم تا روز ی که بزرگ شدید و خود اسباب بازی ها نبود حداقل عکس اونها رو ببینید . اول هم از هدیه هایی که بی مناسبت یا با مناسبت، اطرافیان مهربونتون بهتون دادن شروع می کنم.

فصل شیطنت های گرم شما.

این استخر و خاله پریناز وقتی هنوز به دنیا نیومده بودید براتون خریده

اینجا فقط عکس اسباب بازی هاتونو گذاشتم. چون اگر می خواستم همه هدیه هایی که در این چند ماه گرفتید و بذارم جا نمی شد.  هدیه های باارزش دیگه های هم دارید که هنوز فرصت نکردم عکسشون و بندازم. و هدیه های نقدی که بقیه افراد فامیل در مناسبتهای مختلف بهتون میدن و هدیه های نقدی پدر جون و آقاجون مهربونتون که بی مناسبت بهتون میدن. اینجا از همه بابت این هدیه هاشون تشکر می کنیم و برای همه اونهایی که دوستمون دارند و همیشه و همه جا به فکر شما دوتا عزیزای دلمون هستند، آرزوی سلامتی و طول عمر می کنیم.

تفنگ هایی که بابا مهدی برای جشن شانزده ماهگی شما خریده

یه شهربازی موزیکال که خاله پریناز از یک مسافرت یک روزه براتون سوغاتی آورده

ماهی های موزیکال که خاله پریناز برای عیدی تون خریده بود

این دو تا کالسکه رو خاله پریناز وقتی اولین بار شنید شما دوتا دوقلو هستید براتون خرید. از دوماهگی توجهتون رو جلب کرد و الانم عاشقشون هستید

این موتور و عزیز جون از سوریه آورده اون موقع شما به دنیا نیومده بودید

این خرسی های موزیکالم خاله پریناز وقتی شما تو دلم بودید برای اینکه به موزیکش گوش بدید براتون خریده که وقتی هم به دنیا اومدید با آهنگش آروم میشدید

خرید بابا مهدی از خانه و کاشانه

مجسمه هایی که خاله پریناز براتون خریده وقتی اولین بار شنید شما اومدید تو دل مامانی

نیکراد در پانزده ماهگی برای اولین بار با خاله رفته بود بیرون و خودش داخل مغازه شده بود و اینها رو برداشته بود و اومده بود بیرون.

عمه پوران این ماشینهای خوشگل و براتون خریده

هدیه روز کودک خاله پریناز به شما

هدیه روز کودک عمه پوران و عمه فاطمه به شما

کتابهایی که خاله پریناز از یک مسافرت یک روزه سوغاتی آورده

پازل چوبی سوغاتی خاله پریناز

هدیه عمه پوران وقتی اولین بار رفتید اتاقش

هدیه بابا مهدی به مناسبت سیزده ماهگی و چهارده ماهگی شما

لیوان سوغاتی عمه ایران از سفر به ماسوله

عاشق این دو تا پاپوش شمام که پریا جون از بیروت براتون سوغاتی  آورده

ارگ هایی که عزیز جون بی مناسبت براتون خریده

هواپیماهایی که الهام جون وقتی شنید دندون درآوردید براتون گرفت