آراد و نیکرادآراد و نیکراد، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره

همه دنیای من آراد و نیکراد

بوی ماه مهر

1392/7/2 1:16
نویسنده : مامان پریسا
323 بازدید
اشتراک گذاری

 

پشت پلکم ابری

که به پهنای خزر بارانی است

بی قرار است که لبریز شود

کاش می شد که دلم نزد خدا

ضامن بارش پاییز شود

مهر آمد. با نوید یک پاییز دیگر . پاییز بی برگ اما بی ریا. بی کینه و پر از سخاوت برای پرندگان مهاجر. همیشه پاییز که میشود حس غریبی در من ایجاد می کند. همیشه ماه مهر را عاشقانه، دوست داشته ام. رنگارنگی برگهای پاییزی اش را. آوای دلنشین خش خش برگهایش را. بارش بارانهای زیبایش را و آفتاب کمرنگ و با ارزش پاییزی را. همان یک ذره آفتاب برایمان حکم کیمیا را پیدا می کند و در تابش آن گرم می شویم. عاشق نوشیدن یک فنجان چای داغ در یک بعد از ظهر سرد و نمناک پاییزی هستم. که کنار پنجره ای رو به باغ رنگارنگ بنشینم و  بارش نم نم باران را تماشا کنم.

نمیدانم دقت کرده اید یا نه؟  اول مهر بوی عجیبی دارد. الان چندین سال است که روز سی و یک شهریور، بی دلیل به خیابان میروم و در کنار کتابفروشی ها و لوازم التحریری ها پرسه میزنم. بوی کتابچه های نو . دفتر و مدادها و جامدادی ها، همه خاطرات روز اول مدرسه را در ذهنم زنده می کنند. اولین روز آشنایی با همکلاسی ها. اولین روز وارد شدنم به اجتماع. اولین روز رشد کردن و بزرگ شدنم.

خاطره ی اولین روزی که به مدرسه رفتم، مثل صفحه ای واضح در قاب چشمانم روشن می شود. حتی یک لحظه اش را فراموش نکرده ام. ایستادن در صف. کیف نو ، کفش نو و مانتو و شلوار طوسی رنگ نو ... دفتر و کتابها و مدادهای تازه که در کیفم چشمک میزدند. چه خاطره هایی... همه، این خاطرات را با خود دارند و در تمام عمرشان، روز اول مدرسه جزو طلایی ترین خاطره های عمرشان است. مثل روز عروسی. مثل روز تولد. مثل روزی که فرزندانشان به دنیا می آیند. راستی پر رنگ ترین و بهترین خاطره عمر شما کدام است؟

من به جرات می توانم بگویم: روزی که فرشته هایم به دنیا آمدند، بهترین روز زندگی ام بود. زیباترین روز در دفتر خاطرات عمرم و شیرین ترین خاطره ام. لحظه ای که دو موجود جاندار کوچک را در آغوش گرفتم و تمام دردهای دنیا را فراموش کردم. در آن لحظه، حس عجیب خلقت را چشیدم . حس خلق کردن و یک لحظه خالق بودن. خوش به حال خدا. چه حس قشنگی دارد لحظه ی خلق کردن. و میدانم تمام کسانی که که طعم مادر شدن را چشیده اند، این حس زیبا را تجربه کرده اند. چقدر خوب است که من یک زنم و این حس را تجربه کرده ام. حسی که هیچ مردی در تمام عمرش آن را تجربه نخواهد کرد. حس زیبای خالق بودن. و آن یک لحظه، طلایی ترین لحظه ی عمرم شده. خدایا از تو ممنونم و هزاران بار تو را شکر می گویم که این لحظه را در خط عمرم قرار دادی.

رسیدن ماه مهر و عشق و محبت برتمام کسانی که بی کینه و پر از سخاوت دوستمان دارند، مبارک باشد.


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان سهند و سپهر
2 مهر 92 10:02
عزيزم ممنون از اين متن با احساس و قشنگي كه نوشتي. براي قلم قويي كه داري بهت تبريك ميگم.
اميدوارم بزودي زود راهي خريد لوازم التحرير براي گلهاي نازت باشي. ايشالا هميشه تنتون سالم و لبتون پر از لبخند باشه



مرسی عزیزم . من از شما ممنونم که مطالبم رو می خونید و تشویقم می کنید. راستش نگهداری از دو تا بچه واقعا سخته و من به شما مادر نمونه که برای همه کار بچه ها وقت می گذارید تبریک می گم . خوشحال میشم از راهنماییهای خوبتون برای کمک به بزرگ کردن بچه هام کمک بگیرم.
مامان سهند و سپهر
2 مهر 92 10:03
وقتی رد پای مهربانیت را در قلب کسی باقی بگذاری همیشه بیشتر از حاضرین حاضر خواهی بود... حتی اگر غایب باشی...!!!!
مریم مامان نیکان
3 مهر 92 6:49
رسیدن ماه مهر بر بچه مدرسه های قدیمی مبارکامیدوارم شاهد پیشرفت کوچولوهاتون باشید و هر روزتون پر از خاطره های خوب بشه


شمام همینطور مامان نیکان عزیز.
مامان زینب
5 مهر 92 22:39
واقعا پایان شهریور برای همه یه حال و هوای دیگه ای داره ایشالا مدرسه رفتنشون من واقعا دوقلوهای شما را دوست دارم چون چهرشون خیلی معصوم و دوست داشتنی .




ممنونم عزیزم. واقعا معصوما همه ی بچه ها معصومیت و بیگناهی تو چهره شون پیداست و واقعا نیاز به مراقبت و آموزش خوب دارن. شما واقعا لطف داری عزیزم

خدا نی نی ناز شما رو هم سلامت نگه داره
مامان سهند و سپهر
7 مهر 92 12:23
قربونت عزيزم شما ماشالا خودتون يه پا كدبانو و كاربلد هستين . باز هم كمكي از دستم بر بياد در خدمتتون هستم ببوسين گلهاي ناز و خوشگل رو