آراد و نیکرادآراد و نیکراد، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

همه دنیای من آراد و نیکراد

پدر و مادرم همه هستی من

1392/6/2 16:13
نویسنده : مامان پریسا
1,089 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

مادرم شاخه گل باغ بلور

پدرم فاصله عشق و غرور

هر روز صبح بعد از رفتن همسر فداکارم سر کار ، بوی عطر نان تازه ای در هوای خانه ام می پیچد . عطر نانی که دستان زحمتکش پدری عاشق و مهربان آن را مقابل درب ورودی آپارتمانم می گذارد. نانی که حلال است و خوردنش جانی تازه در رگهای من و کودکانم می دواند.  الان یک سال و چندین ماه است که با این عطر و بو صبح هایمان را آغاز می کنیم و همراه دو فرشته ی کوچکم به زندگی سلامی دوباره میدهیم. الان یک سال و چندین ماه است که کودکانم به شنیدن سلام صبحگاهی ات عاد کرده اند پدر عزیز تر از جانم.  یک سالی که همراز و همراه لحظه های من و همسرم  و پسرانم شده ای. چگونه می توانم این همه عشق و فداکاری را ارج بنهم . چگونه می توانم قدر و قیمتی بر آن بنهم تا شاید ذره ای از زحمات این چند ساله ات را جبران کنم.

تکیه گاه امن دیگری دارم که پا به پای من و کودکانم در خوشی و ناخوشی کنارم بوده. در خنده هاو گریه هایم . در بیماری ها و سلامت کودکانم. در لحظه هایی که جز خدا و همسرم کسی کنارمان نبوده تا دستی برای پاک کردن اشکهایمان باشد.  سالهای سال که برای بزرگ کردن من زحمت کشیده و اکنون برای به بار نشاندن ثمره های زندگی ام به تکاپو افتاده.  از خود گذشته و فقط یک کلمه شده . ایثار و ایثار و ایثار . دستان توانمند مادری از دیار عشق . مادری خستگی ناپذیر . مادری عاشق تر از من که تازه  مادر شده ام و در این یک سال، فکر می کنم همه ی قله های مادری را فتح کرده ام . مادری با عشقی بی پایان که از نثار کردن آن به دیگران خسته نمیشود.

دوستت دارم مادر . ای همه ی آرامش و همه ی دنیای من .

دوستت دارم و مهرت را جاودانه بر قلبم می خواهم .

مادر و پدری دارم با قلبی به وسعت دنیا.

و صبری به اندازه آسمان. ودلهایی پاک تر از آبی آب روان. که هر چه از اخلاص  و مهر و محبت و فداکاری شان بگویم باز کم گفته ام.

مادر و پدر عزیزم سایه ی همیشگی تان بر سر من و فرزندانم مستدام باشد و نگاه عاشقانه تان بدرقه ی همیشگی راهمان. 

دوستتان داریم، آنقدر که از بیان آن عاجزیم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)