آراد و نیکرادآراد و نیکراد، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره

همه دنیای من آراد و نیکراد

بیست و یک ماهگی

1393/3/11 0:35
نویسنده : مامان پریسا
539 بازدید
اشتراک گذاری
می خواهمت چنان که شب خسته، خواب را
می جویمت چنان که لب تشنه، آب را

محو توام، چنان که ستاره به چشم صبح...
یا شبنم سپیده دمان، آفتاب را

دلنوازترین  آهنگهای  زندگی ام

بودنتان در زندگی ام همان بهشتی بود که خداوند وعده اش را داده بود. و این بهشت جز با بودن شما کامل نمیشد.

شیرینترینهایم، در این فصل زیبای برگ ریز هزار رنگ، می بالید و بزرگ می شوید و با افتادن هر برگ ، دنیایتان کاملتر می شود. هر روز که میگذرد چیزی به آموخته هایتان افزوده میشود.

بیست و یک ماهه شدید یعنی ببیست ویک ماه کاملتر از روی که متولد شدید. بیست و یک عدد مقدسی است که در آن می شود به تکامل رسید. میدانید که جوجه ها هم در بیست و یک روزگی به تکامل میرسند و جوجه بیست و یک روزه کاملترین جوجه است. جوجه های کوچک زندگی من هم در بیست و یک ماهگی به تکامل رسیده اند.

اکنون با پایان آبان و رسیدن آذر، زمین برای خوابی عمیق و زمستانی آماده میشود. مثل بعضی از رویاهای ما که بیشتر اوقات به خواب میروند و برای بیدار کردنشان به زمانی طولانی، شاید به اندازه ی یک عمر احتیاج داریم.

این روزها، سردی هوای پاییز، با شیطنتهای شما اصلا احساس نمیشه و  هوای سرد بیرون از خونه جای خودش رو به گرمایی شیرین داده که هر روز صبح، با بیدار شدن شما در محیط خونه ایجاد میشه. هر روز شیطون تر از روز قبل و شیرینتر از ساعت قبل می شوید.

این روزها فقط نگران یک چیزم ... این ساعتهای بی بازگشت از عمر نازنین شما که با سرعتی باور نکردنی می گذرد و با هیچ چیز، حتی گرانبهاترین گوهرها قابل برگشت نیست.

بیست و یک ماهه شدید و من فکر نمی کردم ،یک ماه بزرگتر شدن این همه شما رو توانا تر و عاقلتر کنه. 

بیست و یک ماهگی تون مبارک مبارک باشه عزیزان قلبم.


 
عزیزان دلم، با پایان یافتن فصل زیبا و هزار رنگ پاییز، شما هم از بیست و یک ماهگی عبور کردید و بزرگتر شدید. حالا با آمدن زمستان، فصل دیگری از کتاب زندگی تان ورق خورده و مسیر زندگی تان باور جدیدی پیدا کرده.
 
در این پست عکسها و مطالبی از بیست و یک ماهگی تون می نویسم تا براتون به یادگار بمونه.

سلام فرشته های نازم ...امیدهای قلبم و همه ی زندگی من... بیست و یک ماهه شدید و یک ماه بزرگتر... پر از شیطنت و سرشار از زندگی و همانند کبوترانی شاد که می پرید و در هیاهوی زندگی، به دنبال سهم خود از زندگی می گردید.

اونقدر شیرین زبون شدید که نگو... حالا دیگه کلمه نیست که می سازید بلکه جملات تکامل یافته ایه که با گفتنش نه تنها من که همه ی اطرافیان را در بهت و حیرت فرو می برید... این روزها سرم خیلی شلوغه و حسابی درگیر کارها و مسایلی هستم که تمام وقتم رو پر کرده و نمی تونم خیلی زود به زود وبلاگتون رو آپ کنم.شاید این چند تا عکسی که گداشتم براتون خودش گویای شیطنتهای این دوره تون باشه.

خدا رو شکر خیلی باهوش و با استعدادید... کارتهای صدآفرینتونو با تلفظ کامل میگید  و حتی بعضی از اونها رو هم بدون دیدن شکلش می خونید . اون هم بدون اینکه خیلی باهاتون کار کرده باشم. یعنی اگه وقت داشتم و باهاتون کار می کردم مطمئنم همه رو می خوندید.

نیکراد کلا به بی نظمی و آراد به نظم علاقه نشون میده. نیکراد میگه بریزیم و آراد دوست داره ریخته ها رو جمع کنه.

نقاشی روی دیوارهم از علایق این روزهای شماست.  نقاشی با رنگ انگشتی و گواش و قلم مو هم همینطور.

برج ساختن. بازی با حلقه ی هوش که کاملا درست سرجاش میذارید ... ماشین. مجسمه های عروسکی ... کارت بازی... آب بازی... گردش ... جارو یا طی دسته بلند... پیچ گوشتی ... همه و همه از علایق این ماههای شماست

مهندسین محترم در حال ساخت حلقه ی هوش و لگو به تنهایی و بدون کمک

بچه ها همراه امیر سبحان که خیلی دوستشون داره

باز هم یک شاهکار دیگه از مهندس کوچولوها... عاشق سیم های برق و بازی با اونها هستید

کمک به مامان ... مگه بده؟...

واقعا عاشق جارو و طی دسته دارید . که حتی از کنار هر مغازه ای بگذریم که طی یا جارو کنارش باشه باید بگیرید دستتون و باهاش بازی و جارو کنید... رفته بودم براتون کفش بگیرم به جای نگاه کردن به کفشها فقط حواستون به طی کنار مغازه بود و می خواستید اونو براتون بخرم

تراشیدن مداد توسط پیکاسوهای کوچولو که فوق العاده به نقاشی علاقه دارند

اینجا فرشته هام عروسکهاشون رو نشوندن تا بهشون قطره مولتی بدن

باز هم پیکاسوها

خونه خاله فاطی و عرسکهای پریا... نیکراد عاشق عروسکه و آراد از این مدل عروسکهای طرح بچه متنفره و حتی بهشون نزدیک هم نمیشه

قربون مدل لم دادنتون. این روزها عاشق خوردن کرپ هستید

دوستتون دارم مادر

اثر هنری بچه ها رو روی دیوار پشت سر آراد میبینید

اینم یه اثر دیگه ... کلا این ماهها به نقاشی علاقه ی فوق العاده ای دارید

پاییز اینجا واقعا زیباست

نقاش کوچولوها

نیکراد با چراغ قوه داره زیر تخت دنبال چی میگرده؟

برف بازی تو اتاق ...

اولین برف زمستونی

یکی دیگه از بازیهای مورد علاقه تون... واقعا جای سالمی برای این دستگاه نمونده

اینجا بچه ها به تقلید از من دارن لیست خرید روزانه می نویسن ... نیکراد داره میگه ده کیلو ... نمیدونم چی میخواد بخره با این مقدار

 

چی رو دارید نگاه می کنید ؟ اون نگاههاتون چقدر معصومه

یک اثر هنری دیگه از شما

این هم یکی دیگه از بازیهای مورد علاقه تون

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)