آراد و نیکرادآراد و نیکراد، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

همه دنیای من آراد و نیکراد

نوروز 93

1393/3/28 23:35
نویسنده : مامان پریسا
1,319 بازدید
اشتراک گذاری

نوروزتان مبارک فرشته های کوچکم

خداوندا چنان کن سالِی که در راه است ، سالِ ما باشد
سعادت، بختِ نیکو، حال خوش در فال ما باشد

پلیدی ها و زشتی های دنیا سهمِ اهریمن
قشنگیها و خوبیهای دنیا مالِ ما باشد

پریشان حالی و اندوه، صد فرسنگ از ما دور
رفاه و امن و آرامش رفیق حال ما باشد

قطار زندگی که گاهگاهی خط عوض می کرد
پس از این روی ریلِ بهترین آمال ما باشد

سیاهی گم شود در سالِ کهنه، سالِ نو سالِ
طلوع آفتاب از مشرقِ اقبال ما باشد 

 

١٣٩٣

 

 

 هـر کس در زندگی می تواند همزمان عاشق دو تـــن شود
.
.
یکی خودش که در وجود دیگری گم شده
و دیگری که با روحش یکی شده

 

عاشق دعای تحویل سال هستم ... همون لحظه که قلب آدم داره متحول میشه و انگار یکی داره بهت میگه: زمین متحول شد... سال نو شد... تو کی می خوای متحول بشی؟ بهتر باشی ... خوبتر باشی ... عاشقتر بشی و قلبت رو از کینه خالی کنی...  و یک لحظه حس می کنی تمام خوبی های دنیا در تو جریان پیدا می کنه ... ضربان قلبت تندتر میشه و ضربان نبضی رو که در رگ گردنت میزنه، احساس می کنی... و بعد آرامشی سیال تمام وجودت و می گیره... خالی میشی... پر میشی.. خالی از هر چه که بودی و پر از تمام چیزهایی که نیستی... بعد حس می کنی که برای تمام سال بعد انرژی جمع کردی... تا سیصد و شصت و پنج روز دیگه زندگی کنی... تا سیصد و شصت و پنج روز دیگه عاشقی کنی ... موجودیت پیدا کنی... به خاطر همین همیشه لحظه ی تحویل سال رو دوست دارم...

یه دلیل دیگه هم داره، چون شما دو تا در اون لحظه متولد شدید و به آغوشم اومدید... سال نود و یک همزمان با این دعا شما رو به آغوش کشیدم و مادر شدم... عاشق این لحظه ام که خدای مهربون شما رو به ما هدیه داد ... همیشه وقتی اون لحظه ی ناب، که از عطر شما سرشار شدم رو به خاطر میارم ، اشک شوقی گوشه ی چشمم حلقه میزنه ... خوشحال می شم و غروری خاص تمام وجودم رو میگیره. باید مادر باشی و اون لحظه رو حس کرده باشی تا بفهمی چی میگم....

از خدا ممنونم که نوروزهای منو اینجوری پر از عشق و عاطفه کرده. از خدا ممنونم که شما رو بهم عیدی داده.خدا منو خیلی دوست داشته که لحظه ی تحویل سال دو تا فرشته رو در آغوشم جای داده. و هر سال با تحویل سال نو، من دوباره سلامتی و وجود پاک شما رو از خدا عیدی میگیرم... دوستتون دارم مادر. دوستتون دارم و به یمن برکت وجود شما هر لحظه عاشقتر میشم.

عیدتون مبارک. تمام لحظه هاتون مثل لحظه ی تحویل سال، پر از برکت و مهربونی و شادی باشه. آرزوی من ،رسیدن شما به قله های افتخار و اوج گرفتن در تمام زندگیتونه.

سفره ی هفت سین امسال ما

بچه ها در اولین روز عید که آراد به خاطر پوشوندن لباس نو خیلی دمق و ناراحته

بچه ها و کالسکه سواری

هفت سین خونه عزیز جون

هفت سین خونه خانوم جون

هفت سین خونه امیرسبحان پسردایی عزیزم که کار دست خودشه

هفت سین خونه عمه ایران

بچه ها ... عید دیدنی ... و رادین کوچولوی نازنین و دوست داشتنی

هفت سین خلاقانه ی پریای عزیز که خیلی زیبا بود و همه خوششون اومده بود

ناهار سیزده بدر خونه خاله زری عزیز

 

سیزده بدر ویلای عمو مسعود عزیز

آراد کنار شکوفه های سیزده بدر

نیکراد و شکوفه ها

بچه ها کنار باربیکیو

دو سه روز بعد سیزده و بازی بچه ها در پارک جنگلی

 

 لوازم پزشکی که مهدی برای بچه ها عیدی خریده بود و بچه ها عاشقش بودن و هر مهمونی که می اومد خونه مون معاینه یا به قول نیکراد: آینه می کردن

پسندها (1)

نظرات (0)