آراد و نیکرادآراد و نیکراد، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره

همه دنیای من آراد و نیکراد

عاشق این لحظه ام

1392/7/19 14:29
نویسنده : مامان پریسا
240 بازدید
اشتراک گذاری

عاشق این لحظه ام ...

زندگی با شما پر از لحظه هایی است که عاشقش می شوم . هر ثانیه،  هر ساعت، هر روز، عاشقتر از قبل می شوم. 

لحظه هایی که با هر صدایی یا اتفاقی ، لبخندی بر گوشه لبانتان می نشیند. لحظه های شیرین زبانی هایتان، با حرفهایی که میزنید.

لحظه های دویدن، نشستن، بلند شدن و ایستادنتان.

لحظه های از پله بالا رفتنتان، آموزشهایتان ، یاد گرفتن هایتان.

لحظه هایی که با هر کلمه ای که از کارتهای آموزشی تان می خوانید فریاد شوق من به هوا میرود.

لحظه های پر از لذت غذا خوردن، خوابیدن، لباس پوشیدن، همه و همه لحظه هایی است که دوباره عاشقم می کند.

اما این روزها من عاشق لذتی دیگر شده ام. نمیدانم همه ی مادران این لذت را حس کرده اند یا نه .اینکه لباسهای کوچک شده ی شما را کناری بگذارم  و برایتان لباسهای بزرگتر  بخرم . شاید به نظر خنده دار بیاید و یا هر کس بشنود بگوید این هم عاشق شدن دارد؟ ولی تا مادر نشوی و این لحظه ها را  نبینی، باور نمیکنی . حس نمی کنی. نمی فهمی. هر کودکی ،ماههای اول تولد خیلی سریع رشد می کند و یک مادر به خاطر ناشی گری ها و نا توانی هایش، نمی تواند لذت بزرگ شدن را در کودکش ببیند .من نیز آن روزها  متوجه نشدم که شما چقدر زود بزرگ می شوید... ولی این روزها بزرگ شدنتان حس دیگری دارد. این روزها که لباسهای کوچک شده ی تابستانی تان را به صندوقچه ی خاطرات می سپارم و لباسهایی با شماره ها و شکلهای بزرگتر برایتان می خرم. این روزها گذر زمان را حس می کنم و لذت بزرگتر شدن شما را .

این روزها لذت قد کشیدن شما را می بینم و عاشقتر می شوم و به مادری ام افتخار می کنم . وقتی میبینم قدتان آنقدر بلند شده که دیگر در یخچال را باید با احتیاط باز کنم که به سرتان نخورد. یا اینکه هر چیزی را بالای میز یا کابینت نگذارم که مبادا دست بزنید و برایتان خطر داشته باشد.

من چقدر دلیل دارم برای عاشق شدن و زندگی کردن .

چقدر دلیل برای شکر کردن خداوند و تشکر از او .

و چقدر علت برای زنده بودن و زندگی کردن.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مریم مامان نیکان
28 شهریور 92 15:34
ای جانم دل آدم غنجی میشه این کفشهای کوچولوها رو میبینه عزیزانم انشالله قدمهایتان استوار و پایدار باشید




مرسی دوست عزیز و مهربون


مامان سهند و سپهر
30 شهریور 92 9:50