آراد و نیکرادآراد و نیکراد، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

همه دنیای من آراد و نیکراد

هدیه و شعرها

1393/3/29 0:20
نویسنده : مامان پریسا
3,671 بازدید
اشتراک گذاری
آدم‌هایی‌ را که زیاد دوستت دارند، بیشتر دوست داشته باش
و آنهایی را که زود ترکت میکنند، زودتر فراموش کن
زندگی‌ همین است
تعادل میان عشق و نفرت
تعادل میان بودن ها و نبودن ها...
تعادل میان آمدن‌ها و رفتن ها
زندگی‌ مرزی ‌ست که میگذاری تا کسی‌ هستی‌ تو را نیست نکند
مرزی برای آنهایی که میگویند " دوستت دارم " و " همیشه با تو خواهم ماند...
نیکی فیروزکوهی

 

این ماه هم طبق معمول پر بود از هدیه های زیبایی که از اطرافیان و همه اونهایی که دوستتون دارند ، گرفتید. و با اینکه میدونیم همه  دوستتون دارن باز هم دوست داشتن رو بهتون ثابت کردن. به یادتون برودن و شما براشون مهم بودید.از همه کسانی که دوستتون دارند ممنونم.

 

تفنگهایی که به مناسبت بیست و سه ماهه شدنتون بابا مهدی براتون گرفت

این کلاههای تابستونی رو خودم براتون خریدم

اینم کامیونهایی که من به مناسبت 23 ماهگی براتون خریدم

 

عروسکهای ناز کوکی مامان پری

ترنهایی که خودم خریدم

روز درختکاری توسط نیکراد و آراد

میز آموزشی که بابا مهدی براتون خریده

قشنگترین هدیه ها رو بابا مهدی براتون میخره ... خیلی دوستتون داره

هدیه هایی که پویای عزیزم زحمت کشیده براتون خریده

پویا هم شما رو خیلی دوست داره

این جاکلیدی های خوشگل و امیرسبحان عزیز ، خودش براتون درست کرده

این کتابها رو هم عمو آرسام زحمت کشیده براتون خریده

اینم هدیه ی 24 ماهگی بابا مهدی

اینم گیتارهای هدیه ی 24 ماهگی تون از طرف بابا مهدی که خیلی دوستتون داره

در ادامه مطلب هم شعرهایی رو که تا الان می تونید بخونید و براتون گذاشتم.

تا 24 ماهگی شعرهای قشنگی رو می خونید که خیلی هاش رو وقتی می خوام بخونم می بینم ،خودم یادم نمیاد ...شعر خوندن رو از خیلی وقت پیش شروع کردید... من می خوندم و شما کلمه آخر هر بیت رو تکرار می کردید.حالا خیلی از بیتها رو کامل می خونید... آراد به شعر خوندن علاقه بیشتری داره و نیکرادم در همون حد آراد کامل می خونه.

حالا دیگه فقط انتهای بیتها رو تکرار نمی کنید ... بلکه بیت های یک شعر رو کامل می خونید.. .. اعداد رو تا 10 می شمارید. اسم خیلی از ماشینها رو میدونید مثلا تاکسی اتوبوس وانت و کامیون و از پیش هر کدوم که رد میشیم اسمش و میگید ...

بعضی از شعرهایی که می خونید رو در ادامه براتون آوردم .تا اونجایی که یادم بیاد براتون می نویسم.

گل همه رنگش خوبه
بچه زرنگش خوبه
تو کتابا نوشته
تنبلی کار زشته
تنبل همیشه خوابه
جاش توی رختخوابه
پاشو پاشو بیدارش کن
از رختخواب جداش کن
بشور دست و روشو (دستای کوچولوشو)
شانه بزن به موشو …(شونه بزنه موهای نازشو)

بچه ها به سلیقه ی خودشون این دو تا بیت و عوض کردن.

ای بی سی دی : که من حروف رو سه تا سه تا می گم و بچه ها سه تای بعدی رو تکرار می کنن.

 شعر انگلیسی Twinkle, twinkle, little star,
How I wonder what you are.
Up above the world so high,
Like a diamond in the sky.
Twinkle, twinkle, little star,
How I wonder what you are! [

پاییزه و پاییزه

برگ درخت می ریزه

هوا شده کمی سرد

روی زمین پر از برگ

ابر سیاه و سفید

رو آسمونو پوشید

دسته دسته کلاغا

می رن به سوی باغا

همه می گن به یک بار

غار و غارو غارو غار

تپلویم تپلو
صورتم مثل هلو
قد و بالام کوتاه
چشم و ابروم سیاه
مامان خوبی دارم
می شینه توی خونه
می بافه دونه دونه
می پوشم خوشگل می شم
مثل دسته گل میشم

 

گل گل گل !گل اومد

کدوم گل همون که رنگارنگه

برای شاپرکها یه خونه قشنگه

کدوم کدوم شاپرک

همون که سرخ و زرده

با بالهای قشنگش

میره و بر می گرده

 

توپ سفیدم

توپ سفیدم قشنگی و نازی
حالا من می‌خوام برم به بازی
بازی چه خوبه با بچه‌های خوب
بازی می‌کنیم با یه دونه توپ
چون پرت می‌کنم توپ سفیدم را
از جا می‌پره می‌ره تو هوا
قل قل می‌خوره تو زمین ورزش
یک و دو و سه و چهار و پنچ و شش

 

گل گل گل

گل از همه رنگ

سرت و با چی می شوری

با شامپو گلرنگ

 

6 سالمه دوست دارم هر چیزی رو بدونم

می خوام که زودتر برم مدرسه درس بخونم

به خانوم معلم فکر می کنم همیشه

از مامانم می پرسم مدرسه کی وا میشه

مامان با خنده میگه بچه کمی صبور باش

باید درخت باغچه زرد بشه رنگ برگاش

کلیدای مدرسه دست خانوم پاییزه

 

زمستونه برف میباره

تو آسمون شهرمون

 

امروز هوا چه سرده

کوچولو سرماخورده

بابای خوب و نازم بارونی شو نبرده

گوم گوم گوم چه سرده

 

گربه من ناز نازیه
همش به فکر بازیه
یه توپ داره قلش میده
می گیره و باز ولش میده
گربه لیلی باهوشه
اما زیاد بازیگوشه
یه توپ داره رنگ ووارنگ
میزنه به شیشه دنگ و دنگ
گربه من نازنازیه
همش به فکر بازیه
شبها همیشه وقت خواب
میره می خوابه تو رختخواب
گربه پوری شیطونه
هی میره بیرون از خونه
شبها کنار حوض میره
میشینه و ماهی میگیره
گربه من نازنازیه
همش به فکر بازیه
منظم و مرتبه
مثل خودم مودبه
گربه مصطفی بلاست
بهانه گیر و بد اداست
راه میره و غر می زنه
میخوره و نق می کنه

گربه مهدی تنبله
تنبل دست اوله
مشغول خواب و خور خوره
از جا تکون نمی خوره
گربه مهری ناقلاست
دشمن مرغ و جوجه هاست
مرغه میگه قدقدقدا
وایسا عقب جلو نیا
گربه من نازنازیه
همش به فکر بازیه
به چیزی دست نمی زنه
نمیندازه نمیشکنه
گربه اکبر فضوله
به بازیگوشی مشغوله
هر چیزی که هر جا باشه
یا میریزه یا می پاشه
گربه من ناز نازیه
همش به فکر بازیه
اینهمه همبازی داره
دوستهای نازنازی داره
گربه هادی پرخوره
چاق و درشت و قلدره
پنجولاشو وا می کنه
با همه دعوا می کنه
گربه من نازنازیه
همش به فکر بازیه
اینهمه گربه قشنگ
ریز و درشت و رنگارنگ
گربه من قشنگ تره
از همشون زرنگ تره
نه شیطونه ، نه قلدره
نه تنبله ، نه پرخوره
میون همه گربه ها
از همشون خوبتره

کلاغه باز خبر میاره،فصل پاییز اومد دوباره

اگه هوا شده کمی سرد،کلاغه باز خبر میاره

فصل پاییز اومد دوباره

من و تو می­ریم مهد بازم تو فصل پاییز

من و تو می­ریم مهد بازم تو فصل برگ ریز

تو این شهر،تو اون شهر،تو هر شهری که باشیم

من وتو می­ریم مهد که بی سواد نباشیم

کلاغه باز خبر میاره،فصل پاییز اومد دوباره

اگه هوا شده کمی سرد،کلاغه باز خبر میاره

فصل پاییز اومد دوباره

 

مامان محبوبم

مامان محبوبم ای همدم محبوبم

تک گل این هستی امید قلبم هستی

من پیشت می مونم قدر تورو می دونم

نیاد اون روزی که بی تو بمونم

وقتی که من میرم راه

تو میگیری این دو دستم

غمگین شوی از غم من

انگار که من قلبت هستم

 

 

مي خوام برم جايي كه

مهد كودك اسمشه

براي ما بچه ها

بهتر از اون نميشه

 

 

جايي كه ما بچه ها

شعر و سرود مي خونيم

با همديگه دوست مي شيم

قدر همو مي دونيم

مربيا به همه

درساي خوب ياد مي دن

بچه ها رو توي مهد

مثل گلها جا مي دن

گريه نكن عزيزم

تو مهد بايد بخندي

حيفه چشاي نازت

اگه اونا رو ببندي

تو گردش هاي جمعي

كنار دوستات هستي

وقتي بري تو شيش سال

كوله بارتو بستي

 

باز شب يلدا اومد

 

بلندترين شب سال

 

منتظرش مي شينيم

 

از سال پيش تا امسال

 

 

 

 

 

همون شبي كه مي گن

 

بلندتر از هر شبه

 

شب هاي بعد يلدا

 

كوتاه و كوتاه تره

 

همه ي ما جمع مي شيم

 

خونه مادر بزرگ

 

مي شينيم زير كرسي

 

هم كوچيك و هم بزرگ

 

روي ميزش نشسته

 

قاچ هاي هندونه

 

يه كاسه ي بزرگش

 

انار دونه دونه

 

كيشميش و پسته مي ده

 

با آلو و توت خشك

 

نقل و نبات شيرين

 

به هر كي مي ده يه مشت

 

آخ كه شب هاي يلدا

 

چه شور و حالي داره

 

هر كسي زود نخوابه

 

يك شب عالي داره

 

 

آهويی دارم خوشگله فرار کرده ز دستم

دوريش برام مشکله کاشکی اونو می بستم

ای خدا چی کار کنم آهو مو پيدا کنم

ای خدا چی کار کنم آهو مو پيدا کنم

وای چکنم وای چکنم کجا اونو پيدا کنم

کاشکی اونو می بستم

شبا که ما می خوابیم آقا پلیسه بیداره
ما خواب خوش می بینیم اون در فکر شکاره
آقا پلیسه زرنگه با دشمنا می جنگه

ما پلیس و دوست داریم بهش احترام میذاریم

ای زنبور طلایی
نیش می زنی بلایی
پاشو پاشو بهاره
گل واشده دوباره
برو به باغ و صحرا
عسل بساز برا ما

پاشو پاشو کوچولو
از پنجره نگاه کن
با چشای قشنگت
به منظره نگاه کن
اون بالا بالا خورشید تابیده بر اسمون
یه رشته کوه پایین تر
پایین ترش درختان
نگاه کن اون دوردورا
کبوتری می پرد
شاید برای بلبل
از گل خبر میبرد

تو حوض خونه ما..........ماهيهاي رنگارنگ
بالا و پايين مي رن........با پولكاي قشنگ
كلاغه تا مي بينه.........كنار حوض مي شينه
...........مي خواد ماهي يگيره
ماهيا تا مي بينن........به زير آبها ميرن
.....كلاغ شيطون مي شه زار و پريشون
.....كلاغ شيطون مي شه زار و پريشون

 


یه روز یه آقا خرگوشه

دوید دنبال بچه موشه

موشه دويد تو سوراخ ......................... خرگوشه گفت : آخ
وايسا، وايسا، كارت دارم...................... من خرگوش بي آزارم
بيا از سوراخت بيرون ........................ نمي خواي مهمون

يواش موشه اومد بيرون ....................... يه نگاهي كرد به خرگوش
ديد كه گوشاش درازه ..................... دهنش بازه

شايد مي خواد بخوردم ...................... يا با خودش ببردم
پس مي رم پيش مامانم ...................... آنجا مي مانم.
.
مادر موشه عاقل بود......................... زني با هوش و كامل بود
يه نگاهي كرد به خرگوش ................... گفت اي بچه جون!
نترس مامان اين مهمونه .............. خيلي خوب و مهربونه
پس برو پيشش سلام كن ................... بيارش خونه

تو که ماه بلند آسمونی
منم ستاره می‌شم دورتُ می‌گیرم
اگه ستاره بشی دورمُ بگیری
منم ابر می‌شم روتُ می‌گیرم
اگه ابر بشی رومُ بگیری
منم بارون می‌شم چیک چیک می‌بارم
اگه بارون بشی چیک چیک بباری
منم سبزه می‌شم سر در می‌آرم
تو که سبزه می‌شی سر در میاری
منم گل می‌شم و پهلوت می‌شم
تو که گل می‌شی و پلهوم می‌شینی
منم بلبل می‌شم چهچه می‌خونم

 

خیلی از نقاشی ها رو کامل می شناسید. یعنی هر چیزی من بکشم و فورا می گید که این چیه... چه شکلیه.

ترانه هایی رو که میشنوید خیلی خوب زمزمه می کنید. و تکرار می کنید و حتی خیلی از بیتهاش رو همون لحظه به خاطر می سپارید.

 

 

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مادر هومان و هورمزد
1 تیر 93 1:52
خوششششش به حالتون با این همه اسباب بازی
مامان رها
1 تیر 93 2:54
ماشالله به این نازدونه ها من عاشق عکسی که با کبریت درخت مبکاشتن شدم مرسی مامانی جون شما خیلی مهربونی