آراد و نیکرادآراد و نیکراد، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 26 روز سن داره

همه دنیای من آراد و نیکراد

نوزده ماهگی

 چقدر بزرگ شدید . هر روز و هر لحظه در حال تغییر هستید.  بزرگ شدنتان را به چشم می بینم و حس می کنم . چند ماهی هست که مستقل شده اید. چند ماهی هست که فهمیده اید حق انتخاب دارید. اصلا حق دارید. حق دارید بخندید، گریه کنید، احساس مالکیت کنید، زورگویی کنید، مهربانی کنید و آرامش داشته باشید . از بودن به شکل یک کرم پیله در آمده اید و به پروانه ای شاد و رقصان بدل شده اید که بال گشوده تا پرواز را تجربه کند. حالا دیگر در پیله تنگ ناتوانی ها اسیر نیستید. حالا دیگر بزرگ شده اید. پروانه هایی شاد و رقصان شده اید. حالا برنامه های تلویزیون به انتخاب شما پخش می شود. غذاهای مورد علاقه شما پخته می شود. حتی گاهی با این سن کم، ل...
4 خرداد 1393

هجده ماهگی

ناگهان چقدر زود ، دیر می شود. گرمای تابستان هم گذشت. فصل رویایی کودکانه تان.  تابستان مختص کودکان است و بیشترین سهم این فصل برای کودکان. بیشترین لذت را هم کودکان از این فصل می برند. فصل گرمای دلچسب و بازی در پارک و هوای آزاد . آب بازی و دوچرخه سواری. با پایان این فصل هجده ماهگی شما نیز تمام شد و قدم به نوزده ماهگی عمرتان گذاشتید. حالا دیگر تکرار تمام فصلها را دیده اید و معنای تابستان را میدانید. حالا دیگر نوپایان نوزده ماهه ای هستید که معنی خیلی چیزها را می فهمید و میدانید. حالا دیگر بزرگتر شده اید. قد بلند تر. رعنا تر. رشیدتر. حالا از چشم من مادر، خیلی بزرگتر شده اید. قوه ی تفکرتان عمیق تر شده. ترس را می فهمید قدرت تشخ...
4 خرداد 1393

عکسهای دوست داشتنی آغاز هجده ماهگی

... کاین اشارت زجهان گذران ما را بس شما نیز اشاره اید، همچون نشستن بر لب جوی و دیدن گذران عمر، شما نیز برای من اشاره ای هستید از معبود و خالق یکتای زندگی. که شما را زندگی بخشیده و مرا نفس و عشق دمادم. مبارکتان باشد مادر . هجده ماهه شدنتان و به یک سال و نیمگی رسیدنتان . من همیشه حس می کردم که یکسال و نیمه شدن کودکان، یک بلوغ است. و به رشد و تکامل عاطفی رسیدن.  رشد جسمی و روحی کودک. حالا این حس را به عینه در شما تجربه می کنم و می بینم که چقدر بالغ شده اید. چقدر بزرگ شده اید و درک شما از دنیای اطرافتان چقدر بیشتر شده. دیگر، آن نوزاد یا کودک چند ماهه نیستید، که تنها نیازش شیر خوردن و تعویض پوشک بود و یا در آغوش گ...
4 خرداد 1393

هفده ماهگی

...من چه سبزم امروز و چه اندازه تنم هشیار است... ماه گرم هفده ماهگی شما به همین زودی رسید. عزیزان دلم، هفده ماهه شدید و اکنون در حال گذر از این ماه هستید. چقدر زود بزرگ می شوید مادر.  چه شور و حال ها که برایم نساختید و چه سرخوشی ها که از لذت مادر بودن نگرفتم. روزها از پی هم می آیند و می روند و شما بزرگ و بزرگتر می شوید . روزی خواهد رسید که برایتان جشن هفده سالگی خواهم گرفت و آن روز بی شک بهترین روز زندگی ام خواهد بود. هنوز در ابتدای راهیم. راهی طولانی .  من یک مادرم و پر از آرزوهای و حسرتهای مادرانه. پس در آن روز که جوانی رشید و بالنده شدید، به خاطر این آرزوهای مادرانه، بر مادر خرده نگیرید و آرزوهای مادرانه ام را بر دل...
4 خرداد 1393

شانزده ماهگی

 تابستان گرم و تیرماه از راه رسیده و شما دو فرشته شانزده ماهه شدید. شانزده ماه با شما رنگهای قشنگ زندگیم، روزهایم را رنگ آمیزی کرده ام . شانزده ماه است هر شب به شما خیره نگاه کرده ام تا بخوابید. شانزده ماه است صبح ها با صدای قشنگ شما از خواب بیدار شده ام . صدایی که چند ماه اول گریه بود، بعد به اصواتی نامفهوم تغییر رنگ داد و حالا با صدای ماما گفتنتان از خواب برمیخیزم فرشته های سحرخیز من. شانزده ماه است با شما عاشق بوده ام، بوسیدمتان، بوئیدمتان و در دنیای شما غرق شده ام. شانزده ماه است کودک شده ام و جز دنیای کودکی چیزی را ندیده ام . بیرون از خانه، درون خانه، در مهمانی ها و حتی دنیای مجازی اینترنت، فقط و فقط به دنبال...
4 خرداد 1393

پانزده ماهگی خرداد

چشمهایتان، در خواب هم که باشید باز صدایم می کند و من صدایش را می شنوم و دلتنگ میشوم . دلتنگ در آغوش کشیدنتان. دلتنگ شنیدن صدای خنده هایتان. دلتنگ گریه هایتان و دلتنگ دستهای کوچکتان . قد می کشید و بزرگ می شوید درست مانند یک نهال زیبا و روزی درختی تنومند خواهید شد که خود، تکیه گاه کودکی های دیگری خواهد شد. دومین خرداد زندگی تان هم از راه رسید پایان بهار و شروع فصلی دیگر در این پانزده ماه چه بر سر این دل آورده اید که دیگر بدون شما بودن را تاب نمی آورد و با شما بودن تمام تمنای او شده است . چه دعایی کنمت بهتر از این گریه ات، از سر شوق خنده ات، از ته دل و خدا ، پنجره ای رو به اتاقت باشد .   پسر کوچولوهای من ...
4 خرداد 1393

چهارده ماهگی اردیبهشت

دستانتان را برگردنم بیآویزید، ای گرانبهاترین و قیمتی ترین گردنبندهای دنیا، که دستانتان امید آینده ی من است. ببالید، چرا که بالیدن شما تمام آرزوی من است. که من نفس نفس در شما بزرگ می شوم. و نفس نفس،در شما تکامل می یابم. و در هر نفسم، روزهای رفته ام را یاد آوری می کنم. اردی بهشت زیبا. ماه چهارده ماهگی شما. اردیبهشت، در اسطوره‌های ایرانی و زرتشتی٬ دومین نگهبان زمین است و برپاکننده‌ نظم در زمین و هستی است. راست است که اردی بهشت عروس ماههای سال است. ماهی عاشقتر از همه ی ماهها. زیبا تر از همه ی ماهها. بهترین ماه بهار. هوای بارانی. درختان سبز. طراوت و تازگی در هوا. بوی نم باران که عاشقی را در ق...
4 خرداد 1393