آراد و نیکرادآراد و نیکراد، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

همه دنیای من آراد و نیکراد

ماه بیست و پنجم

تا تو با منی زمانه با من است  بخت و کام جاودانه با من است تو بهار دلکشی و من چو باغ  شور و شوق صد جوانه با من است یاد دلنشینت ای امید جان  هر کجا روم، روانه با من است ناز نوشخند صبح اگر تو راست  شور گریه ی شبانه با من است   وقتی ماههای عمرتون رو میشمارم ... نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت؟ خوشحال از بزرگ شدنتون و ناراحت از تموم شدن کودکی های شیرینتون. بیست و پنج ماه گذشت ... به همین زودی... شمردن ماههای تولد شما، بهانه ای است برای شمردن روزهای مادری خودم...بزرگ شدن شما ... رشد کردن و به سرانجام رسیدنتون همه ی آرزوی منه... این روزها یه چیز سالم تو خونه نذاشتید.. همه ی...
27 خرداد 1393

بیست و چهارماهگی

آغوش تو ای مادر من بستر ناز است لالایی شب هات مرا گلشن ساز است رخسار و وجود تو مرا پیکر مهر است هم قبله و هم کعبه و هم عشق و نیاز است   دردانه های شیرین گفتارم، خدا را شاکرم که امروز وارد بیست و چهارمین ماه زندگی تان شدید... باورم نمیشود .. دو سال از روزی که برای اولین بار، در آغوشم آرام گرفتید گذشته... دو سال از شنیدن اولین صدای زندگی تان گذشته و امروز بسان قناری های شاد، نغمه ها سر میدهید و من غرق در غرور، مادری ام را به نظاره می نشینم. دو سال از بودن در کنار شما و دو سال و نه ماه، از مادر بودنم و شوق دوباره زیستنم، گذشته ... پیش بروید مادر... بزرگ و بزرگتر شوید و بدانید همواره خدای مهربانی را بالای سر و ...
27 خرداد 1393

بیست و سه ماهگی فرشته ها

معنای زنده بودن من، با تو بودن است. آن لحظه ای که بی‌ تو سر آید مرا مباد! ... معنای عشق نیز در سرنوشت من با تو، همیشه با تو، برای تو، زیستن . فریدون مشیری پسرکانم ، شاهزاده هایم، ستاره های نورانی آسمان دلم ... بیست و سه ماهگی تان نیز با همه ی خوشی ها و شیرنی ها و سختی هایش گذشت.بیست و سه ماه از بودن در کنار هم گذشت ... چه امیدی بهتر از این که آرزو کنم بیست و سه سالگی تان را بگذرانیم. چقدر بزرگ شدید مادر... چقدر دوست داشتنی تر و شیرین تر . اکنون سی روز مانده تا فصل جدید زندگی من ... سی روز مانده تا مادر شدنم دو ساله شود... سی روز مانده تا مادری هفتصد و سی روزه ام کامل شود و شما ف...
22 خرداد 1393

بیست و دو ماهگی

تمام ناتمام من با تو تمام می شود دی ماه ، ماه بیست و دوم زندگی شماست ... دو فرشته ی کوچک که روز به روز بزرگتر و دوست داشتنی تر می شوند. بعد از گذر از زمستان منتظر بهاریم و این انتظار شیرینیه. خاطراتتون رو براتون ثبت می کنم... شیرنترین رویاهایتان و کودکی هایتان را براتون به یادگار می گذارم باشد که در عبور از کودکی چیزی از قلم نیافتد. در ادامه مطلب عکسها و خاطرات 22ماهگی تون رو با کمی تاخیر براتون به یادگار میذارم. بیست و دو ماهگی شما با سفر به مشهد شروع شد، که سفری واقعا خاطره انگیز بود... و یکهفته بعد از اون به خاطر تعمیرات در خونه ، به خونه خانوم جون رفتیم و حدود یک ماه مهمان خونه ی گرم و دوست داشتنی شون بودیم. شما دوت...
13 خرداد 1393

بیست و یک ماهگی

می خواهمت چنان که شب خسته، خواب را می جویمت چنان که لب تشنه، آب را محو توام، چنان که ستاره به چشم صبح ... یا شبنم سپیده دمان، آفتاب را دلنوازترین  آهنگهای  زندگی ام بودنتان در زندگی ام همان بهشتی بود که خداوند وعده اش را داده بود. و این بهشت جز با بودن شما کامل نمیشد. شیرینترینهایم، در این فصل زیبای برگ ریز هزار رنگ، می بالید و بزرگ می شوید و با افتادن هر برگ ، دنیایتان کاملتر می شود. هر روز که میگذرد چیزی به آموخته هایتان افزوده میشود. بیست و یک ماهه شدید یعنی ببیست ویک ماه کاملتر از روی که متولد شدید. بیست و یک عدد مقدسی است که در آن می شود به تکامل رسید. میدانید که جوجه ها هم در بیست و یک روزگی ...
11 خرداد 1393

بهانه گذر از بیست و یک ماهگی

  تو تنها دعاي قشنگ مني....  مبادا يكي ازخدا بي خبر،    براي خودش آرزويت كند....   با شما هستم ای دلنوازترین آهنگهای زندگی ام ... انگار همین دیروز بود که در انتظار اولین لبخندتان ، ساعتها به انتظار می نشستم.. انگار همین دیروز بود که در انتظار اولین غلت زدنهایتان شبها را با روزها می شمردم... یا در انتظار اولین قدمهای استوارتان ، تمام روز منتظر می نشستم ... چقدر زود بزرگ شدید شاهزاده هایم... چقدر زود دنیا را پشت سر گذاشتید و چقدر زود به پایان بیست و یک ماهگی رسیدید. چقدر زود همه ی آرزوهای مادرانه ام را جامه ی عمل پوشاندید. فصل پاییز هم رو به اتمام است و انگار راهی تا بهار نمانده......
7 خرداد 1393

بیست ماهگی

اول آبان بیستمین ماهگرد زیبایتان مبارک . ستاره های درخشان زندگی من، بیست ماهه شدنتان مبارک. روزهایتان همیشه شاد و دلهایتان همیشه  گرم .   این دومین آبان زندگی تان و دومین پاییزی است که میبینید. فصل زیبای پاییز . رنگین و عاشق . امیدوارم صدها پاییز و بهار و تابستان و زمستان را عبور کنید. بزرگ شوید و مردانی پر از مهر و موفقیت و شادمانی شوید. آرزوی یک مادر چه می تواند باشد جز دیدن خوشبختی فرزندانش. دلواپسی های شیرین من  عاشق هوای ابری و بارانی دم صبح های پاییزم... هوای ابری دم صبح که نمیگذاره شب از روز مشخص بشه ... وقتی بیدار می شی و می بینی هوا هنوز تاریکه و نمیدونی روزه یا شب... بخار...
7 خرداد 1393

نوزده ماهگی

 چقدر بزرگ شدید . هر روز و هر لحظه در حال تغییر هستید.  بزرگ شدنتان را به چشم می بینم و حس می کنم . چند ماهی هست که مستقل شده اید. چند ماهی هست که فهمیده اید حق انتخاب دارید. اصلا حق دارید. حق دارید بخندید، گریه کنید، احساس مالکیت کنید، زورگویی کنید، مهربانی کنید و آرامش داشته باشید . از بودن به شکل یک کرم پیله در آمده اید و به پروانه ای شاد و رقصان بدل شده اید که بال گشوده تا پرواز را تجربه کند. حالا دیگر در پیله تنگ ناتوانی ها اسیر نیستید. حالا دیگر بزرگ شده اید. پروانه هایی شاد و رقصان شده اید. حالا برنامه های تلویزیون به انتخاب شما پخش می شود. غذاهای مورد علاقه شما پخته می شود. حتی گاهی با این سن کم، ل...
4 خرداد 1393